دعای روز بیست و یکم ماه رمضان + تفسیر – تلگرام آپ
دعای روز بیست و یکم ماه رمضان + تفسیر – تلگرام آپ
به گزارش تلگرام آپ -به نقل از خبرآنلاین، فرازهای این دعا عبارت است از: ۱- راهنمایان … ۲- ولایت شیطان ۳- منزلگاه جاودانِ بهشت
اللّـهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ اِلی مَرْضاتِکَ دَلیلاً وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَیَّ سَبیلاً
وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لی مَنْزِلاً وَ مَقیلاً یا قاضِیَ حَوآئِجِ الطّالِبینَ.
راهنمایان …
بنمای رهی، که ره نماینده، تویی
بگشای دری، که در گشاینده، تویی
زنگار غمان گرفت دل، در بر من
بزدای، که غم زدل زداینده تویی
اگر خداوند، «چگونه بودن» خاصی را از ما خواسته است، «راه» رسیدن به آن را هم، او خود بیان کرده است و برای رسیدن به آن هدف که رضایتش را جلب کند، «دلیل» و «راهنما» قرار داده است.
«حجّت»، دلیل و راهنمای خدا برای رسیدن به سرمنزل مقصود است.
حجّت های نهان و آشکار، حجج ظاهره و حجج باطنه…
عقل و خردی قرار داده، که نیک و بد را بشناسیم (پیامبر درونی). و انبیایی فرستاده، که فراتر از اندیشه های بشری، راهنمایی می کنند، و جز راههای زمینی، بشر را به راههای آسمانی و مسالک رشد والا، رهنمون می شوند.
اولیای خدا، جایی که پای خِرد، در گل بماند، دست عقل را گرفته و به «راه» می آورند.
قرآن، راهنمای دیگری است از سوی کردگار، که انسان را به بالا می برد.
امامان، راهنمایان دیگری اند در کنار کتاب خدا، که مفسّر قرآن و مبیّن احکام و هادی سبیل و بهترین دلیل اند.
پس باید از خدا در پیمودن این راه، راهنما خواست، وگرنه زمینه گم کردن راه فراوان است.
طیّ این مرحله، بی همرهی خضر مکن
ظلمات است، بترس از خطر گمراهی!
در زیارت جامعه، ائمّه شیعه را بعنوانِ: «پیشوایان هدایت» و «مشعل های تاریکیها» و «نشان های تقوا» و «حجت های خدا» می شناسیم.
در حدیث معروف پیامبر، سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلامبعنوان «چراغ هدایت» و «کشتی نجات» معرفی شده است: «اِنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وَ سَفینَةُ النَّجاة».
و در سخن مشهور پیامبر، ـ حدیث ثقلین ـ امّت اسلام، به پیروی از دو وزنه سنگین، که دو شادوش هم و در کنارهمند، سفارش شده، یعنی «قرآن» و «عترت» و پیامبر فرموده است اگر به این دو چنگ بزنید، هرگز گمراه نخواهید شد: «اِنْ تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلُّوا اَبَداً».
پس راهنما خواستن از خدا، در خدمت و طاعتِ قرآن و اهل بیت بودن را می طلبد، و مطیع عقل و دین و اندیشه و ایمان بودن را درپی دارد و خدا از طریق اینان، و گاهی هم با دستی از لطف و هدایتی از غیب، راه می نماید و به سوی مرضاتش هدایت می کند.
ولایت شیطان
خواسته دوم امروز، نیفتادن در دام شیطان است.
شیطان، با افسونهایش، با تزویرها و دروغهایش، با وسوسه ها و اغواهایش، با فریبها و تزیینهایش، سعی در گمراه ساختن انسان دارد.[۱]
سوگندی است که در آغاز خورده، و قسم یاد کرده که تمامی بندگان را گمراه کند، ـ مگر مخلصین را ـ [۲]
چرا که مخلصین، در سایه ولایت خدا و سلطه پروردگارند و شیطان را برای نفوذ در دل و دین آنان، راهی نیست.
آن کس که در ذهن و زندگی، در اندیشه و عمل، در گرایشها و تمایلات، در جهت گیریها و پیروی از خطوط در مسیری حرکت می کند که شیطان می خواهد، او تحت ولایت شیطان قرار گرفته است. در تور و شبکه ای نامرئی گرفتار شده است که سرنخ دست ابلیس وسوسه گر است و به هرجا که بخواهد می کشد.
دام های شیطان، رنگارنگ و شبکه های صید ابلیس، گوناگون است، مخفی، فریبنده، اغواگر و مزوّرانه است.
باید راه نفوذ شیطان را به «دل» بست.
خواهی نخوری زتیم ابلیس شکست
باید به دفاع از دل و دیده نشست
اگر شیطان در دل نفوذ نکند، در زندگی هم وارد نمی شود. چرا که «قلب» دریچه نفوذ است.
هم «جنود الهی» و هم «جنود ابلیسی» از طریق دل وارد می شوند.
گوش دل، یا شنوای سروش ربّانی است، یا پذیرای وسوسه های شیطانی.
پس باید دربان قلب بود… و از ورود بیگانه جلوگیری کرد.[۳]
منزلگاه جاودانِ بهشت
در دعای امروز هم، خواسته نهایی مان، بهشت است.
در عالم واقع هم، بهشت، آخرین منزل و قرارگاه است.
جایی است برای اقامت و ماندن، نه عبوری و موقّتی.
بهشت، «دارالقرار» است، خانه «عَدن» و قرارگاه ابدی است.
راهنمایان الهی، ما را به رضای حق، می کشند. رضای حق، ما را از چنگ شیطان نجات می دهد و عمل بر طبق رضای خدا و دوری از نفوذ شیطان، «بهشت برین» را در پی دارد.
پس باید از خدایی که برآورنده «حاجات الطالبین» است درخواست کرد تا ما را به این فرجام نیک برساند. باید خواست…تا رسید.
تا نگرید طفل، کی نوشد لبن
تا نبارد ابر، کی خندد چمن
منابع:
[۱] ـ ویُرید الشیطانُ اَن یُضِلّهم ضلالاً بغیداً نساء، آیه ۶۰ نیز: انعام ۴۳، اعراف ۲۰ و ۲۷، انفال ۴۸، اسراء ۶۴، فرقان ۲۹، غل ۲۴ و… دهها آیه دیگر.
[۲] ـ ص، آیه ۸۳.
[۳] ـ نشناخته را محرم هر راز مکن قفل دل خود بر همه کس باز مکندر قلّک دل برای آینده خویش جز عشق خدا و دین پس انداز مکن برگ و بار، محدثی، ص ۳۰۰